وبلاگ شخصی پژمان اکبرزاده
Pejman Akbarzadeh Personal blog in Persian
فیس‌بوک / Facebook - تویتر / Twitter - تارنما / Website


۱۳۹۴ خرداد ۳, یکشنبه

به بهانه سالگرد آزادی خرمشهر


پسر خاله پدرم در نخستین روزهای جنگ، اسیر شد. کارش انتقال غذا برای سربازان بود. در سال‌هایی که در اردوگاه بود، مادرش که در رویای بازگشت فرزندغوطه‌ور بود دچار ضایعه مغزی شد و دیگر کلامی به زبان نیاورد.
وقتی فرزند جزو نخستین گروه آزادگان به ایران بازگشت، مادر گویی اصلا نفهمید که او بازگشته و چند سال بعد در نهایت مظلومیت درگذشت...

من اون موقع در اصفهان بیشتر به فکر کِش رفتنِ پولکی ها بودم. صحنه هایی که تو ذهنمه بیشتر این بود که فامیل میومدن به خونشون. جیغ می کشیدن بغلش می کردن و گریه می کردن. من هم وحشتزده به مامان بابام می چسبیدم.
اون زمان اینقدر بمباران اخبار بودیم که شاید کمتر عجیب بود. الان که فکر می کنیم می بینیم چه کابوسی رو از سر گذراندیم.
سالگرد آزادی خرمشهر خجسته و به امید محاکمه آنهایی که موجب ادامه جنگ و این همه تلفات مادی و معنوی شدند. البته آنهایی‌شان که زنده هستند. اصلی که به ملکوت اعلی پیوست!
(In Memory of Khorramshahr)

۱۳۹۴ اردیبهشت ۱۲, شنبه

عکسی از آشتی کنان غلامرضا تختی با دیگر کشتی گیران: حبیبی و زندی


امروز روی جلد یکی از مجله های قدیمی، عکسی از تختی را دیدم که در جاهای دیگه ندیده‌ام؛ روی جلد ماهنامه فردوسی (به سردبیری عباس پهلوان چاپ شده است و کنار آن نوشته شده: برای تحول در کشتی ایران تختی، حبیبی و زندی با هم آشتی کردند!
مراسم آشتی کنان ظاهرا در دفتر مجله صورت گرفته و مجله هم در آذرماه 1346 چاپ شده است؛ تنها یک ماه پیش از درگذشت‌اش.
چهره تختی در نظرم مانند بسیاری از دیگر عکس‌هایش، قوی و محکم اما پُر درد است.
یادش گرامی.
In Memory of Gholamreza Takhti, Persian (Iranian) Olympic Gold-Medalist Wrestler

۱۳۹۴ اردیبهشت ۹, چهارشنبه

عدم مشارکت اجتماعی ایرانیان... راه حل این مشکل چیست؟


هفته گذشته به عنوان شنونده در نشست کنگره ایرانیان کانادا شرکت کردم. برنامه ای بود با عنوان "من یک ایرانی-کانادایی" هستم که در کتابخانه عمومی تورنتو سازماندهی شده بود. 

سخنرانی‌های جالبی در برنامه ایراد شد و بخشی هم به پرسش و پاسخ اختصاص داشت. ولی چیزی که برای من بسیار ناامید کننده بود اینکه در این شهر حدود صد هزار ایرانی ساکن است ولی تعداد شرکت کنندگان در این برنامه از شصت-هفتاد نفر فراتر نمی رفت.
اینجا دیگر بحث برنامه های سیاسی مربوط به ایران و احساس خطر برای بازگشت به کشور نبود که بگوییم مردم می ترسند شرکت کنند. برنامه درباره زندگی خودشان در کانادا بود و حق و حقوق‌شان. 
نمی دانم مردم ما چه زمانی به این حقیقت می رسند که ایجاد تغییرات مثبت در محیط زندگی‌شان تنها با مشارکت و کوشش ممکن می شود. همه دچار این توهم هستیم که دیگران دایم در حال توطئه کردن علیه مان هستند و البته دست آویز خوبی است برای تلاش نکردن. بهانه ای عالی برای ملتی تنبل!

حضور بسیار کم رنگ ایرانیان در این برنامه در تورنتو مرا یاد انتخابات چند ماه پیش در هلند انداخت. با برخی از ایرانیان که در شهرهای کوچک هلند زندگی می کردند صحبت می‌کردم. آنها ناخرسند بودند که چرا احزاب دست راستی در منطقه آنها رای بالایی آورده. از آنها پرسیدم "شما که شهروند هلند هستید در انتخابات شرکت کردید تا جلوی پیشروی آنها را بگیرید؟!" گفتند: نه
من واقعا نمی فهم در ذهن مردم ما چه می گذرد! تا زمانی هم که شیوه نگرش و مشارکت اجتماعی سیاسی مان را تغییر ندهیم وضعیت همین است.
Iranian Canadian Congress - Persian Canadians - Community - Toronto Public Library

۱۳۹۴ اردیبهشت ۸, سه‌شنبه

از بین بردن "ارکستر سمفونیک تهران" یک کار کاملا اشتباه است

ارکستر سمفونیک تهران - کنسرتی در سال 1342 / 1963 - تکنواز: تانیا آشوت - رهبر: سوبودا
در این چند روزه در خبرها خواندم که علی رهبری، رهبر سرشناس ارکستر، برای ادامه همکاری با ارکستر سمفونیک تهران، اعلام کرده این ارکستر را با ارکستر ملی ایران ترکیب کرده و نامش را هم به ارکستر سمفونیک ملی ایران تغییر داده است.

با احترام فراوان برای فعالیت‌های علی رهبری و پیشینه کاری او، از بین بردن نام و ساختار "ارکستر سمفونیک تهران" یک تصمیم کاملا اشتباه است.
ارکستر سمفونیک تهران دست کم از دهه 1320 خورشیدی با این نام فعالیت داشته و نامش یک پیشینه تاریخی برای خود دارد.

ارکستر ملی ایران که از دهه 1370 به رهبری فرهاد فخرالدینی فعالیت داشته است محتوایش به اجرای آثار گروهی متمرکز است که بر پایه موسیقی ایرانی نوشته می شوند و سازهای ایرانی همراه با سازهای زهی و بادی چوبی ارکستر در آن حضور دارند ولی ارکستر سمفونیک با بافت ویژه ارکستر برای اجرای آثار موسیقی کلاسیک فعالیت دارد. این دو رشته با هم تفاوت زیادی دارند و علاوه بر تفاوت در بافت ارکستر، تخصص نوازندگان آنها هم با هم متفاوت است.

ترکیب ارکستر سمفونیک تهران با ارکستر ملی به نام "ارکستر سمفونیک ملی ایران" بیشتر یک کار تبلیغاتی با تیتری دهان پُرکن به نظر می رسد. امیدوارم هنرمندان در ایران واکنش نشان دهند و خواستار حفظ نام و ساختار اصلی ارکستر سمفونیک تهران  ارکستر ملی به شکل جداگانه شوند.
TEHRAN SYMPHONY ORCHESTRA NAME CHANGING

۱۳۹۳ بهمن ۵, یکشنبه

در بین ایرانیان کپی‌رایت مفهومی ندارد پس رعایت آن هم اهمیتی هم ندارد!!

گاهی با دوستان ایرانی که درباره مسایل کپی رایت صحبت می‌کنم می‌گویند:

در بین ایرانیان کپی‌رایت مفهومی ندارد پس رعایت آن هم اهمیتی هم ندارد!
واقعا استدلال فوق العاده ای است 
خب دوستان، زمانی که اینگونه است باید تلاش کرد شرایط را عوض کرد نه اینکه به آن تن داد ! نمی‌دانم چرا در بین ما، جا انداختن این شیوه نگرش اینقدر سخت است که هر یک از ما می‌توانیم منشاء یک حرکت و دگرگونی باشیم

اگر قرار بود همه اینگونه رفتار کنند که صرفا شرایط موجود را دنبال کنند، الان هنوز در آمریکا سیاه پوستان در آمریکا حق نداشتند در اتوبوس کنار سفید پوستان بنشینند.

(Copyright situation in Iran)