یکی از چیزهایی که من هیچوقت نفهمیدم اینه:
محمدرضا پهلوی زمانی که می گفت ایران "از لحاظ دموکراسی مانند کشورهای اروپایی خواهد شد"، چگونه در کشور اعلام شد هر کس نمی خواهد عضو این حزب شود گذرنامه بگیرد و کشور را ترک کند!
این روزنامه را در آرشیوم پیدا کردم. روزنامه کیهان هوایی است به تاریخ ۹ فروردین ۱۳۵۴ / ۲۹ مارس ۱۹۷۵.
نوشته را بخوانید. تنها شگفت زده می شوید.
حالا هزار نفر بیایند زیر این یادداشت برای من فحش بنویسند که حق تان همین احمدی نژاد است و چنین و چنان... ولی به باور من هر چیزی را باید در زمان خودش سنجید. چرا ما باید این سیستم دیکتاتوری سیاسی را با جمهوری اسلامی مقایسه کنیم تا به این نتیجه برسیم که آن خوب بوده؟!
شاید بهتر از جمهوری اسلامی بوده ولی خوب نبوده. مقصودم البته بخش فضای سیاسی است و نه مسایل دیگر.
آیا همین دیکتاتوری سیاسی موجب نشد تا مردم به دنبال حرف افرادی بیفتند که در نهایت، تنها از آنها سو استفاده شود و ایران به وضعیت کنونی برسد؟
اگر شاه کمی آزادی سیاسی برقرار می کرد آیا کار باز هم به انقلاب میکشید؟...
البته ساده لوحانه است اگر همه چیز به گردن شاه انداخته شود، هر چند این گزینه از همه آسان تر باشد!
فکر می کنم هیچ وقت نباید فراموش کنیم که ملتی که جنازهء سوخته زنی از شهر نو را با افتخار در خیابان به دوش می کشد، نه تعادل عقیدتی دارد و نه تعادل روانی.